دلنوشته با طعم موسیقی

♪♫خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست ♪♫ از کجا می آید این آوای دوست♪♫

دلنوشته با طعم موسیقی

♪♫خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست ♪♫ از کجا می آید این آوای دوست♪♫

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۵۹ مطلب با موضوع «معرفی هنرمندان» ثبت شده است



به مناسبت 13 رجب

یه کلیپ قدیمی از حبیب الله خسروی(رمضان کلیایی)که شعری رو برام امام علی میخونه...

روحش شاد



دانلود

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۵
درویش محمد خراباتی

خودم به شخصه علاقه ی شدیدی به حاج علی اکبر خان دارم و در تار سبک ایشون رو دنبال می کنم. فردا 26 اسفند سالگرد اسن استاده.این پست رو به این استاد بزرگ اختصاص میدم.!!!.

علی‌اکبر خان شهنازی روز عید قربان سال ۱۲۷۶ خورشیدی در تهران، خیابان عین‌الدوله کوچه نصیر حضور در خاندان هنر به دنیا آمد. چون در روز عید قربان به دنیا آمد، به وی حاجی علی اکبر خان یا حاجی مطلق می‌گفتند.

آقا علی‌اکبر خان فراهانی پدربزرگش، آقا حسینقلی پدرش و میرزا عبدالله فراهانی عمویش بود. عموی پدرش آقا غلامحسین از نوازندگان تار و استاد پدرش بود. پسر عمویش استاد احمد عبادی نوازندهٔ سه‌تار، دو برادر کوچک‌تر او محمد حسن و عبدالحسین شهنازی نوازندگان تار و همسران خواهرانش، باقر خان نوازنده کمانچه و رضا خان نوازنده تار بودند. تحصیلات خود را در مدرسه‌های سن لویی، اشراف و سعادت به پایان برد.


علی‌اکبر شهنازی، آموزش تار را از سن ۸ سالگی نزد پدرش آغاز کرد و در مدت ۶ سال ردیف موسیقی ایرانی را از پدرش آموخت؛ و مدتی از محضر درویش خان بهره برد. اولین صفحه‌اش را با جناب دماوندی در سن ۱۴ سالگی در بیات ترک و افشاری در تهران ضبط کرد. پس از درگذشت پدر در سال ۱۲۹۴، او در سن ۱۸ سالگی جانشین پدرش شد و آموزش شاگردان پدرش را به‌عهده گرفت.در سال‌های دههٔ ۱۳۰۰ معروفترین نوازندهٔ تار در تمام محافل هنری بود.در اواسط ۱۳۰۵ به دعوت کمپانی هیز ماسترز ویس صفحاتی از او با آواز اقبال ضبط گردید. در سال ۱۳۰۸ هنرستان موسیقی شهنازی را تأسیس نمود. با تأسیس رادیو در برنامه‌های هفتگی موسیقی رادیو به همراه ادیب خوانساری، روح بخش و... نوازندگی می‌نمود. در سال ۱۳۳۴ در هنرستان آزاد موسیقی به آموزش مشغول شد. در سال ۱۳۴۱ ردیف آقا حسینقلی و در سال ۱۳۵۶ ردیف دوره عالی را ضبط نمود.

علی‌اکبر شهنازی به جز تار، با سازهای دیگری از جمله سه‌تار و پیانو نیز آشنایی داشت.

برخی از ویژگی های سبک شناسانه تارنوازی علی اکبرخان شهنازی:
.مضراب قوی، پرسرعت و روان
.استفاده از مضرابی بزرگتر از انواع رایج
.استفاده مفید و موثر از مضراب، با سطح تماس و عمق متنوع در سیم ها
.تک های پرصلابت و شفاف با به کارگیری بیشترین سطح تماس مضراب، راست و چپ های روان و ریزهای سریع و نرم با به کارگیری میانه و نوک مضراب
.استفاده از ترکیبات متنوع و گاه نامعمول مضراب های راست و چپ
.به کارگیری موثر عامل تضاد در ابعاد مختلف از جمله پرصدایی و کم صدایی، سرعت و آرامش، حرکت و سکون، تقطیع و اتصال و غیره
.ابداع و به کارگیری انواع متنوع پایه های ضربی و مضرابی
.استفاده فراوان از شلال و تریل های سریع و مقطع، بیشتر با حالت دو نغمه ای
.نواختن مضراب های چپ پی در پی و ملودیک
.انگشت گذاری نرم و روان توام با پرش ها و تحرک فراوان، با هدف تنوع رنگ آمیزی صوتی و به کارگیری حداکثر ظرفیت اجرایی ساز
.انگشت گذاری و حرکت عرضی بر روی سه ردیف سیم های اول و دوم و بم، به جای حرکت در طول دسته
.استفاده فراوان از دوبل نت (دو نغمه ای)ها هم بر روی جفت سیم ردیف اول و هم بر روی سیم

شاگردان سرشناس

  • حسن مشار
  • میرزا عیسی خان حاتم
  • باصرالدوله
  • منتظم الحکما (دکتر مهدی صلحی)
  • حاج آقا محمد ایرانی مجرد
  • حبیب‌الله صالحی
  • احمد نکوزاد
  • هوده‌ای
  • نصرالله زرین پنجه
  • هوشنگ ظریف
  • فرهنگ شریف
  • ژان دورینگ
  • رضا وهدانی
  • اسدالله حجازی
  • داریوش طلایی
  • محمدرضا لطفی
  • حسین علیزاده
  • عطاءالله جنگوک
  • داریوش پیرنیاکان
  • محسن نفر

از تصانیفی که ساخته می‌توان به تصنیف ای نوع بشر، به اصفهان رو، سرود جوانان وطن، تصنیف چهارگاه، (زد لشکر گل) اشاره کرد. شهنازی با شاعرانی چون ملک الشعرا بهار، وحید دستگردی، امیر جاهد و حسین مسرور همکاری کرده و خوانندگانی نظیر اقبال‌السلطان، حسین علی خان نکیسا، رضاقلی‌میرزا ظلی، حسین طاهرزاده، قمر و ادیب خوانساری آثارش را اجرا کرده‌اند. همچنین یکی از قطعات باقی‌مانده در دستگاه شور با تار شادروان حاج علی اکبر خان شهنازی با شعری از شاعر بزرگ ایران سعدی شیرازی و با آواز حسینعلی خان نکیسا است که می‌گوید: یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم. این آواز ” شور” با چنان مهارتی اجرا شده است که یکی از شاهکارهای آواز در موسیقی ایرانی به شمار می‌رود.

وی در 26 اسفند ۱۳۶۳ در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان شرکت نفت درگذشت. آرامگاه وی در امامزاده عبدالله ری قرار دارد.

استاد شهنازی در سال 56 ردیف عالی شون رو ضبط کردن.پیش درآمد ها و رنگ های بی نظیرشون رو برا دانلود میذارم.چنین تار زدنی از یه پیرمرد 80 ساله واقعا چیز عجیبی ه!!!

1.دانلود پیش درآمد شور لا

2.دانلود رنگ شور

3.دانلود پیش درآمد ابوعطا

4.دانلود رنگ ابوعطا

5.دانلود پیش درآمد بیات ترک

6.دانلود رنگ بیات ترک

7.دانلود پیش درآمد افشاری

8.دانلود رنگ افشاری

9.دانلود پیش درآمد دشتی

10.دانلود رنگ دشتی!!!این رنگ رو گم کردم.ببخشید

11.دانلود ضربی سه گاه (جنگ}

12.دانلود رنگ سه گاه

13.دانلود پیش درآمد چهارگاه

14.دانلود رنگ چهارگاه

15.دانلود دو ضربی چهارگاه

16.دانلود پیش درآمد همایون

17.دانلود رنگ همایون

18.دانلود پیش درآمد اصفهان

19.دانلود رنگ اصفهان

20.دانلود پیش درآمد ماهور

21.دانلود رنگ ماهور


دانلود بخشی از اولین صفحه ی حاج علی اکبر در سن 14 سالگی با همراهی آواز جناب دماوندی
دانلود کلیپی از تار نوازی حاج علی اکبر که اوج تار نوازی است!!!



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۵۹
درویش محمد خراباتی


همه مون هرساله هنگام تحویل سال،ساز و دهلی رو میشنویم که یه نوستالژی محسوب میشه برا ایرانی ها.اما متاسفانه نامی از آهنگساز و نوازنده ی اون برده نمیشه.تو این پست میخوام آهنگساز"نوروز نامه" رو معرفی کنم.

ممنون!!!


علی‌اکبر مهدی‌پور دهکردی( ۱۳۱۴ شهرکرد ، ۱۳۸۸ شهرکرد) یکی از نوازندگان موسیقی مقامی و سنتی در ایران بود.

علی‌اکبر مهدی‌پور دهکردی در سال ۱۳۱۴ شمسی در خانواده‌ای مذهبی در شهرکرد دیده به جهان گشود. او از سن ۱۷ سالگی کار خود را در زمینه نوازندگی سازهای محلی استان چهار محال و بختیاری همچون کرنا، سرنا و کمانچه آغاز کرد و بعدها نوازنده معروف کرنا و سرنا در ایران شد.

نوروزنامه یا همان موسیقی هنگام تحویل سال نو که هر ساله بسیاری از مردم ایران در پای سفره هفت سین نوای آن را می‌شنوند از آثار اوست.از دیگر آثار وی می توان به اجرای موسیقی سریال "روزی روزگاری" به کارگردانی امرالله احمد جو اشاره کرد. علی اکبر مهدی‌پور دهکردی، نوازنده موسیقی مقامی و سنتی بختیاری بارها در جشنواره‌های موسیقی فجر ایران شرکت کرده است. وی در کارنامه خوداجرای موسیقی محلی در کشورهایی چون آلمان، کانادا،فرانسه، قرقیزستان، ترکمنستان، مغولستان، دبی، ژاپن، ترکیه، کویت و هنگ کنگ را داراست.

علی‌اکبر مهدی‌پور دهکردی در سن ۷۴ سالگی در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ خورشیدی درگذشت و در قطعه هنرمندان شهرکرد به خاک سپرده شد.


دانلود نوروز نامه


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۰۲
درویش محمد خراباتی

بزم شاعران(2)

با اجرای مهدی سهیلی

با حضور:

مهمان ویژه:

دکتر محمد علی معتمد

شاعران:

دکتر محسن هشترودی

دکتر خسرو فرشیدورد

علی اکبر دُلَفی

گویندگان:

فیروزه امیر معز

رضاییان

پرویز بهرام

هنرمندان:

ایرج

فرهنگ شریف


دانلود



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۵۱
درویش محمد خراباتی


تصنیف "نسیم سحر" با صدای اشرف السلطنه
آهنگساز:علی اکبرخان شهنازی
شعر:ملک الشعرای بهار
مایه ی ابوعطا:

نسیم سحر بر چمن گذر کن
زمن بلبل خسته را خبرکن
بگو آشیان را ز دیده‌ ترکن
ز بیداد گل آه و ناله سرکن
( شبی سحرکن )2

سکوت شب و نوای بلبل
شکرخنده زد به چهرهٔ گل
کنار بستان ، به یاد مستان ، بنوشان می

یار من گلزار من تویی دلدار من تویی تو
همه‌ جا همراه من تویی دلخواه من تویی تو
روزی آهم گیرد دامنت
سوزد با منت

گر شود دلم کوه درد و غم
چاره‌اش به یک جام می کنم
همچو فرهادش از ریشه برکنم

( من همان مرغ بی‌بال وپر
شاخ بی‌برگ و بر
دل آزرده‌ام )2


دانلود




۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۳۲
درویش محمد خراباتی

دیروز یه فایلی رو برام فرستادن که قسمتی از برنامه ی بزم شاعران در سال های 43-44 بود(با حضور استاد عبدالرحمن فرامرزی،پروین بامداد،علی اطحری کرمانی،مهدی سهیلی،ایرج،فرهنگ شریف).در این 50 دقیقه ای که فایل رو گوش دادم اصن رو زمین نبودم.یکی از شاعران این بزم،مهرداد اوستا بود که تا حالا شعری از ایشون رو نخونده بودم.اون غزل رو براتون میذارم.واقعا محشره


با من بگو تا کیستی؟ مهری؟ بگو، ماهی؟ بگو

خوابی، خیالی، چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو

راندم چو از مهرت سخن، گفتی بسوز و دم مزن

دیگر بگو از جان من، جانا چه می خواهی؟ بگو

گیرم نمی گیری دگر، زآشفته ی عشقت خبر

در حال من گاهی نگر، با من سخن، گاهی بگو

ای گل پی ِ‌ هر خس مرو، در خلوت هر کس مرو

گویی که دانم، پس مرو، گر آگه از راهی بگو

غمخوار ِ دل ای مه نه ای، از درد ِ من آگه نه ای

ولله نه ای، بالله نه ای، از دردم آگاهی بگو

بر خلوت ِ‌ دل سرزده، یک ره در آ ساغر زده

آخر نگویی سرزده، از من چه کوتاهی بگو

من عاشق تنهایی ام، سرگشته ی شیدایی ام

دیوانه ی رسوایی ام، تو هر چه می خواهی بگو




ای کاش ازین برنامه ها باز درست بشه...


۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۰۰
درویش محمد خراباتی


جمشید شمیرانی (زاده ۱۳۲۰ تهران) هنرمند و نوازنده تمبک می‌باشد.

شمیرانی تعلیم یافته مکتب حسین تهرانی است او در سال ۱۳۳۹ شمسی برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی به فرانسه رفت اما در مسیر دیگری قرار گرفت. او از بدو ورود در مرکز مطالعات شرقی وابسته به دانشگاه سوربون پاریس مشغول آموزش تمبک شد و در طول پانزده سال فعالیتش در این مرکز شاگردان بسیاری را که اکثراً غیر ایرانی بودند، تربیت کرد. علاوه بر این او در سال‌های اولیه اقامتش در فرانسه به جشن هنر شیراز نیز دعوت شد و ساز استادان بزرگی چون سعید هرمزی، غلامحسین بیگجه خانی، علی‌اصغر بهاری و... را با تمبک همراهی کرد. در اوایل دهه هفتاد میلادی نیز با داریوش طلایی، مجید کیانی، محمود تبریزی‌زاده و محمد موسوی نیز همکاری‌هایی داشته که حاصل آن چند سی دی است که از سوی رادیو فرانسه و دیگر موسسات نشر فرانسوی منتشر شده است. او همچنین حسین علیزاده و محمدرضا شجریان را نیز در تورهایشان همراهی کرده است.

شمیرانی با هنرمندان بنام اروپایی و غیر اروپایی نظیر:

  • پیتر بروک
  • رس دالی
  • آنری آنیل
  • ژان پیر دروئه
  • سلیمان ترائوره
  • عمر سوزا
  • زامیر احمد
و . . . نیز همکاری داشته که حاصل این همکاری‌ها بیش از ده‌ها سی دی منتشر شده و نیز کنسرت‌های بی شمار است که بسیاری از آنها از ماندگار ترین آثار موسیقی، به ویژه موسیقی تلفیقی، به شمار می‌روند. آلبوم موسیقی «اشاره» اثری از جمشید شمیرانی توسط انتشارات ماهور منتشر شد، این مجموعه به پاس ۵۰ سال فعالیت هنری شمیرانی، در کشور زادگاهش منتشر می‌شود و تلاش شده است، مسیر حرکت هنری او در طول این سال‌ها و نیز تنوع تکنیک، اجراها و وسعت دید هنریِ وی را تا آنجا که ممکن است دربرگیرد.

آلبوم ها و آثار مشترک داخل ایران

  • دونوازی کمانچه و تمبک (محمود تبریزی‌زاده و جمشید شمیرانی)
  • جلوه گل (آوازعلیرضا قربانی تمبک جمشید شمیرانی)
  • دلگشا (تار داریوش طلایی تمبک جمشید شمیرانی)
  • رنگ فرح (آواز رضوی سروستانی تمبک جمشید شمیرانی)
  • اشاره


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۹
درویش محمد خراباتی


فریدون حافظی (۱۳۰۱ کرمانشاه - ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ تهران) موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز و نوازنده تار اهل ایران بود.

او از نوجوانی شیفتهٔ نواختن تار بود و چندان این شیفتگی را به پشتکار و جدیت آراسته بود که هنگامی که برای آزمون ورودی هنرستان موسیقی نزد استادان این هنرستان تار نواخت، ستایش ایشان را برانگیخت و او را به رادیو معرفی کردند. او بعدها برای کامل کردن اندوخته‌هایش از موسیقی به ایتالیا رفت.

حافظی همچنین تحصیلات ش را در رشته حقوق پی گرفت و مدتی مدیر کل روابط عمومی وزارت راه بود اما به سبب اشتغالات ش در حوزه موسیقی، از این کار کناره گرفت.

حافظی پیشینه‌ای ۵۰ ساله در آموزش تار و سه‌تار داشت. گفته می‌شود خوش‌صداترین تار ساخته‌شده توسط استاد یحیی تارساز به رسم هدیه از سوی استاد موسی معروفی در اختیار ایشان قرار داده شده بود. او پس از مرتضا نی داوود و عبدالحسین شهنازی یکی از سه نوازنده‌ای است اجازه تک‌نوازی در رادیو داشتند. جلیل شهناز، فریدون حافظی و فرهنگ شریف این سه نوازنده بودند. تک‌نوازی‌ها و همچنین هم‌نوازی او همراه استادان و بزرگانی چون احمد عبادی، همایون خرم، حسن‌علی دفتری، محمد موسوی، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، مجید نجاحی، رضا ورزنده، کامران داروغه، منصور صارمی و منصور نریمان به ویژه در مجموعه تک‌نوازان به یادگار مانده است.

گذشته از تار که ساز تخصصی او بود، در جوانی عود نیز می‌نواخت و در نواختن پیانو نیز چیره‌دست بود. حافظی همچنین جز نواختن سازهای گوناگون دستی هم در آهنگ‌سازی داشت و از آن جمله تصنیف‌های بسیاری از او به یادگار مانده. از مشهورترین آثار وی می‌توان «رقص گیسو» را نام برد که با صدای زنده‌یاد دلکش جاودانه شده است.

از ویژگی‌ها و نکات ستودنی زندگی حافظی اشتغال داشتن اش به موسیقی تا سنین کهن‌سالی است. او حتی در ۹۰ سالگی همچنان به انتقال آموخته‌ها و اندوخته‌های اش از یک سو و آهنگسازی و تنظیم تصانیف از دیگر سو سرگرم بود و تا بازپسین روزهای زندگی اش دست از تلاش برای اعتلای موسیقی و پرورش استعدادهای نوظهور برنداشت. بازپسین ساخته‌های او با صدای سالار عقیلی و اجرای ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی ضبط و تنظیم شد.

فریدون حافظی به علت شکستگی استخوان ران در فروردین ۱۳۹۲ زیر عمل جراحی قرار گرفت. اما پس از مرخصی از بیمارستان در ۱۶ خرداد ماه همان سال درگذشت. پیکرش پس از تشییع در تالار وحدت در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.




۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۴۷
درویش محمد خراباتی


از نظر استاد پایور، لقب استاد به چه کسی داده می شود؟

از آن جا که استاد پایور فرد دقیقی بوده اند و همواره سعی می کرده اند برای هر چیز تعریف دقیق و کاملی ارائه دهند و مهم تر از همه به جنبه ی فردی و اجتماعی نوازندگان و موسیقیدانان در جامعه بسیار اهمیت می داده اند،

در پاسخ به مصاحبه کننده ی مجله ی «ادبستان» که به استاد گفتند:«هرچه دل تنگتان می خواهد بگویید! خاطره ای، صحبتی، هر چه در نظرتان می رسد بگویید»

کلمه ی «استاد» را چنان کامل و جامع شرح داده اند که به قول خودشان: استانداردی است که با آن می شود هنرمندان موسیقی به خصوص نوازندگان را سنجید.

گفته های ایشان را عینا از مجله به اینجا منتقل می کنم.

«در همین مجله ی ادبستان و مجلات دیگر زیاد صحبت از استاد است و به همه کس لقب استاد می دهند. یادم می آید که در گذشته به همه «هنرمند» می گفتند و حتی در رادیو صحبتی بود که می گفتند هر که از خانه اش قهر می کند ، یا خواننده می شود ، یا هنرمند! حال از بعد از انقلاب در رشته ی موسیقی همه «استاد» شده اند.

از نظر خودم می خواهم استاد را تعریف کنم. اگر هم مورد پسند بعضی ها نیست به هر حال نظری است قبل از اینکه راجع به استاد صحبت کنم، ابتدا باید ببینیم به چه کسانی «نوازنده» یا «خواننده» می گویند.(البته بحث من روی آهنگساز یا رهبر ارکستر و یا محقق موسیقی نیست باید اصالت آنها را پیدا کرد.)

استاد در درجه ی اول باید خواننده یا نوازنده ی خوبی باشد. اول ببینیم به چه کسی نوازنده یا خواننده خوب می گویند من پنج عامل برای این امر در نظر گرفته ام:

.1ردیف و گوشه های موسیقی ایرانی را به طور کامل و صحیح و علمی بداند.

.2باید تسلط در ساز یا آواز داشته باشد، یعنی آنچه را می داند بتواند روی ساز یا آوازش پیاده کند، شاید بدانید اشخاصی بودند که خواننده بودند و تمام ردیف ها را خوب می دانستند اما نمی توانستند به آواز بیان کنند. یا نوازنده بودند اما نمی توانستند درست بزنند. نوازنده یا خواننده باید بر تمام تکه ها مسلط باشد و بتواند آنها را به خوبی پیاده کند.

.3نوازنده یا خواننده، باید «ذوق» داشته باشد.

تسلط و علم داشتن به تنهایی کافی نیست. درست زدن تمام ردیف ها مثل درس جواب دادن است نوازنده یا خواننده باید ذوق و استعداد پرورش اینها را داشته باشد. اصلا ذوق و استعداد در تمام هنرها پایه و اساس است باید خودش بتواند چیزی عرضه کند.

.4در کشور ما نوازنده یا خواننده باید دارای شخصیت هنری باشد.

به نظر من اگر هنرمند بخواهد در مجلسی شرکت کرده و پای هر بساطی بنشیند هنرمند نیست باید سعی کند شخصیت خود را حفظ کند.

چرا که جامعه ما نسبت به هنرمندان بدبین است. باید سعی کند بیشتر از افراد دیگر شخصیت داشته باشد. مرحوم تهرانی می گفت: اگر دیگران جوراب پاره بپوشند یا لباس کثیف، عیبی ندارد اما اگر من هنرمند یک خال روی یقه ام باشد می گویند:«بفرمایید!این هم از هنرمندان». به همین علت است که بسیاری از مردم به مابدبین هستند. درست نیست که هنرمند خودش را همه جا عرضه کند. مثلا در کاباره بخواند و به مجلس عروسی و غیره برود.

البته هر کسی جای خودش را دارد ولی هنرمندان واقعی نباید این کار را بکنند.

.5به موسیقی علمی وارد باشد. دیگر امروز نمی توان گفت هنرمند «نت» نداند یا با سازهای موسیقی آشنایی نداشته باشد. حتی وقوف بر اطلاعات علمی در موسیقی بین المللی لازم است. هنرمند ما تا حدودی باید با تئوری موسیقی هم آشنایی داشته باشد. این پنج عامل را من برای یک نوازنده یا خواننده لازم می دانم. شاید بگویید اینها برای نوازنده ی ضرب لازم نیست. اتفاقا خیلی هم لازم است. چرا که مرحوم تهرانی ردیف موسیقی را خوب می دانست و به همین علت استاد بود. تصانیف را می خواند و با ضرب می زد.

تازه با این پنج عامل می شود نوازنده یا خواننده ی خوب آن وقت دو عامل دیگر هست که شخص را استاد می کند:یکی اینکه هر استادی باید ردیف مشخصی از خودش داشته باشد. به این معنا که از تسلط در علم موسیقی و تجربیاتش در ساز زدن و مطالعاتی که چندین سال انجام داده و استفاده از ردیف قدیم، کار تازه ای انجام دهد.

چنان چه استاد صبا ردیف های تازه داشت حتی «دیلمان» را استاد صبا به ردیف اضافه کرد. هنرمند باید سعی کند با تکنیک بهتر و علم بیشتر ردیف های بیشتری بیاورد. کسی که پنج عامل مذکور را داشته باشد و ردیف هم داشته باشد، باید شاگرد هم تربیت کند تا به او استاد بگویند.»


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۴
درویش محمد خراباتی

باید گفت ترانه پر احساس و زیبایی که سید رحیم بیشتر با آن شناخته می شود ترانه (به‌ ئاسمانه‌وه‌ ئه‌ستێره‌م دیوه‌، له‌باخچه‌ی به‌هار گوڵم چنیوه‌) است. جدای از شعر بسیار زیبای ترانه (که اثر پدر شعر نو کردی «گوران» است) آهنگسازی مناسب و آواز کامل سید رحیم همگی در کیفیتی اعلی ارائه شده اند و ممکن نیست که بتوان در نوشتن تاریخ موسیقی کردی این اثر را از قلم انداخت و جایگاهی برای آن تعیین نکرد.
این ترانه زیبا شنونده را به دنبال خود می کشد و مخاطب را به جهانی جادویی رهنمون می شود. این اثر خارق العاده به کمک مقامی که شعر حزین آن متعلق به استاد «هردی» است:
به‌ سه‌رسامی له‌سه‌ر لووتکه‌ی بڵندی گه‌نجی وه‌ستاوم
شریتی عومری ڕابردووم وه‌کوو خۆی دێته‌ به‌رچاوم
شریتی چی؟ سه‌راپا سه‌رگورشته‌ی نائومیدیمه‌
فلیمی پڕ له‌ ناسۆری هه‌ره‌س هێنانی لاویمه‌
اوج خلاقیت سید رحیم را به نمایش می گذارد و به اثری نادر در عالم موسیقی کردی تبدیل می شود، که تا امروز هم همه با شور و اشتیاق به آن گوش می دهند. چنانکه رضا باباخانی تعریف می کند، داستان این ترانه بدین شرح بوده است:
در یکی از روزهای سال 1351 خورشیدی که رادیوی مهاباد فعالیت می کرده، هنرمند مشهور کرد، عزیز شاهرخ مشغول

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۱
درویش محمد خراباتی