دوش رفتم به در میکده خواب آلوده | خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده | |
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش | گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده | |
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام | تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده | |
به هوای لب شیرین پسران چند کنی | جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده | |
به طهارت گذران منزل پیری و مکن | خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده | |
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی | که صفایی ندهد آب تراب آلوده | |
گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست | که شود فصل بهار از می ناب آلوده | |
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق | غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده | |
گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش | آه از این لطف به انواع عتاب آلوده |
آهنگساز،کمانچه و آواز:استاد علی اصغر بهاری