دلنوشته با طعم موسیقی

♪♫خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست ♪♫ از کجا می آید این آوای دوست♪♫

دلنوشته با طعم موسیقی

♪♫خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست ♪♫ از کجا می آید این آوای دوست♪♫

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب


کتاب ردیف آقاحسینقلی و ردیف عالی علی اکبر شهنازی دست‌نوشته‌های فرهاد ارژنگی است که پس از نیم قرن توسط خواهرش هما ارژنگی معرفی و به زیور طبع آراسته می‌گردد. فرهاد ارژنگی موسیقی‌دان جوانمرگی است که به قول زنده‌یاد رحیم معینی کرمانشاهی "خداوندگار رشته خویش " که بود؟

این دو جلد کتاب با مقدمه‌های ارشد طهماسبی و میر علیرضا میر علینقی با اصل دست‌نوشته‌های نوتاسیون به طور نفیس به چاپ رسیده و هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت نپذیرفته تا مرجعی باشد برای تطبیق و مداقه اهل تحقیق و پژوهش درفن موسیقا.

ارشد طهماسبی معتقد است: دقت و صحت کار ارژنگی در نگارش ردیف‌هایی که در کلاس شهنازی مشق کرده بود، حیرت انگیز است. پیدایش و انتشار این نسخه جدید از دو ردیف مهم و معتبر موسیقی جدای از سودمندی‌اش برای تحقیق و آموزش روایتگر خاطره‌های تلخ و شیرین از تاریخ موسیقی ایران است و گویای اینکه هنرمند بیست ساله دهه 40 خلوت‌های عاشقانه‌اش را چگونه سپری می‌کرده است.

دفترموسیقی نشر سوره مهر دو جلد کتاب ردیف عالی موسیقی دستگاهی آقاحسینقلی با 118 صفحه و علی اکبرشهنازی با  89 صفحه در قطع رحلی به قیمت هریک یازده هزار تومان با طراحی جلد محمود حسینی و صفحه‌آرایی سامان خضر روانه بازار کرده است.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۶:۵۰
درویش محمد خراباتی


عجب بد دردیست دوری از تار...

ای راشد خدا بگم چیکارت کنم...

به قول آقای ضیایی:هرکی که تار زد، دیگه هیچ سازی ارضاش نمیکنه!!!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۹:۳۳
درویش محمد خراباتی


به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، این شاعر و ترانه‌سرای پیشکسوت امروز (سه‌شنبه 26 آبان ماه) در بیمارستان جم از دنیا رفت. معینی کرمانشاهی از سال 87 به دلیل کهولت سن،‌ با بیماری نفس‌تنگی و ناراحتیِ سینه دست‌وپنجه نرم می‌کرد.

معینی کرمانشاهی سال ۱۳۰۱ خورشیدی در کرمانشاه دیده به جهان گشود. از سال ۱۳۴۱به کار نقاشی پرداخت و در این راه پیشرفت کرد و تابلوهایی نیز به یادگار گذاشت، از جمله تابلو حضرت مسیح (ع) که با کار سیاه‌قلم است. او در ضمنِ کارهای نقاشی، به نظم شعر می‌پرداخت و داستان اختر و منوچهر را در چهار تابلو به رشته نظم کشید.

او ضمن سرودن شعر به تصنیف‌سازی هم پرداخت و تصنیف‌هایش که توسط خوانندگان رادیو خوانده می‌شد، از شهرت نیز برخوردار شدند.

از این شاعر و ترانه‌سرا تا کنون کتاب‌هایی همچون «ای شمع‌ها بسوزید»، «فطرت»، «خورشید شب»، «حافظ برخیز» و دوره‌ منظوم تاریخ ایران با عنوان «شاهکار» منتشر شده است. همچنین همکاری با علی‌ تجویدی، پرویز یاحقی و همایون خرم در تولید آثار موسیقایی در کارنامه فعالیت‌های این هنرمند دیده می‌شود.


در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ای دوست، دوست

گفت اگر دوستی! از چه در این پوستی ؟

دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن آب و گِل، دیده ام از دور دل

او به چه امّید زیست؟ گفتمش ای دوست، دوست

گفتمش این هم دمی است، گفت عجب عالمی است

ساقی بزم تو کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست

در چو به رویم گشود، جمله ی بود و نبود

دیدم و دیدم یکی است، گفتمش ای دوست، دوست!

 ...
۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۶:۵۴
درویش محمد خراباتی

ِدﻝْ ﺑﻪ ﺩِﻟَْﺒﺮ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ،ﺩﻟﺪﺍﺭ ،ﺩﻝْ ﺭﺍ ، ﺩﻝْ ﻧﺪﯾﺪ
ﺩﻝْ ﺑﻪ ﺩﻟﺒﺮ ﺩﻝْ ﺳﭙﺮﺩ ،ﺩﻟﺪﺍﺭ ،ﭘﺎ ﺍﺯ ﺩﻝْ ﮐﺸﯿﺪ
ﺩﻝْ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩِﻟَ ﺶْ ،ﺩﻝْ ﺩﻝْ ﮐﻨﺎﻥ ، ﺩﻟْﺨﻮﻥِ ﺩﻝ ْ
ﺩﻝْ ﺯ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ، ﺩﻟﺒﺮ ،ﺩﻝْ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻝْ ﺑﺮﯾﺪ
ﺩﻝْ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ، ﺗﯿﺮﻩ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺪ ، ﻧﺼﯿﺐ ﺩﻝْ ، ﺩِﻻ
ﺩﻝْ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺧﺖ ،ﺩﻟﺒﺮ ، ﺑﯽ ﻣﻬﺎﺑﺎ ﺷﺪ ، ﭘﺮﯾﺪ
ﺣﺎﻝْ ، ﺩِﻝْ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ، ﻏﻢ ﺩِﻟْﺪﺍﺭ ﻭ ، ﺍﯾﻦْ ﺩِﻟْﺪﺍﺩﻩ ، ﺁﻩْ
ﺩﺍﺩﻩ ﺩِﻝْ ، ﺍﯾﻦ ﺩِﻝْ ، ﺩِﻝِ ﺩﻟْﺪﺍﺭ ، ﻣُﻔﺖْ ﺍﯾﻦ ﺩِﻝْ ﺧﺮﯾﺪ
ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ ، ﺩﻟﺒﺮ ﺑﺮﯾﺪْ ﻭ ، ﺩِﻝْ ﺯ ﺩﻟﺒﺮ ﺳﻮﺧﺖ ، ﺩﻝْ
ﺩِﻝْ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻭ ، ﯾﺎﺩ ﺩِﻟﺪﺍﺭ ﻭ ، ﺩﻝِ ﺑﯽ ﺩﻝْ ، ﺷﻬﯿﺪ
ﺍﯾﻦ ، ﭼﻬﻞ ﻭ ﺳﻪ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ، ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ، ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﺮﺩ
ﺳُﺮﺳُﺮﻩ ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ ، ﺩﻟﺪﺍﺭ ﻭ ،ﺍﯾﻦ ﺩﻟﻬﺎﺳﺮﯾﺪ.

فیض کاشانی

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۲
درویش محمد خراباتی

نواهای موسیقی و ملودی های بکر آن از طبیعت سرچشمه گرفته اند. اما به تبع آن اتفاقات اجتماعی و حتی برخی مشاغل را پدیدآورنده ضرباهنگ و ریتم حاکم بر موسیقی می دانند. نامگذاری دستگاه ها و گوشه ها در موسیقی نیز به طور مستقیم از همین عوامل اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و انسانی نشأت گرفته است.

از بررسی نام ها در ردیف می توان به سرنخ های مهمی درباره تاریخچه و خاستگاه های ردیف دست یافت. با چند مثال می توان ماهیت کلماتی را که به عنوان نام دستگاه ها و گوشه ها برگزیده شده اند را نشان داد. با بررسی نام دستگاه ها به برخی از نام ها برمی خوریم که مفهوم موسیقایی ندارند، مثل همایون که به مفهوم شاهنشاهی و سلطنتی است. راست به معنی درست و مستقیم، دشتی (یعنی منسوب به دشت ها و مناطق دشتستان). برخی هم بر اساس نام ایل ها و اقوام مختلف انتخاب شده اند، مثل بیات ترک (منسوب به قوم ترک)، بیات اصفهان و افشاری (منسوب به ایل افشار). برخی دیگر هم نام هایی هستند که صرفاً جنبه موسیقایی دارند مانند سه گاه، چهارگاه و پنج گاه که بر اساس درجات گام ها و...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۹:۳۲
درویش محمد خراباتی

باز محرم رسید ماه عزای حسین
سینه ی ما می شود کرب و بلای حسین
کاش خدا قسمتم رزق حلالی کند
تا که توانم کنم خرج عزای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا من ز صفای حسین
هر که عزادار اوست، شیعه و غمخوار اوست
ناله ی او می دهد سوز صدای حسین
مادر او فاطمه خوب دعا گو بود
هر که بریزد ز چشم اشک برای حسین
اشک عطای خداست هدیه ی خیرالنساست
نیست کسی لایقش غیر گدای حسین
ماه محرم کند جامعه را زیر و رو
جمله جوانان شوند مست ولای حسین
بهتر از این گریه ها نیست سلاحی بدست
تا که بماند به پا دین خدای حسین

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۷
درویش محمد خراباتی

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی

عشق داند که دراین دایره سرگردانند

مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم

آه اگر خرقه ی پشمین به گرو نستانند...


شب حافظ!

             شوری به سر و شوری ز ساز...

              

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۸
درویش محمد خراباتی
رقص کردی

رقصهای‌ محلی‌ با موسیقی‌ کردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولاً زنان‌ و مردان‌ در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌ دایره‌ وار دست‌ یکدیگر را گرفته‌ به‌ پایکوبی‌ می‌پردازند، در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را جه رگه به ز می‌نامند( در منطقه‌ مهاباد به‌ آن‌ رَشبَلک‌ می‌گویند.)

در این‌ رقصها معمولاً یک‌ نفر که‌ حرکات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تکان‌ دادن‌ دستمالی‌ که‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتمها را به‌ گروه‌ منتقل‌ کرده‌ و در ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد که‌ سر چوپی‌ کش‌ نامیده‌ می‌شود با تکان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید. در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در کنار سر چوپی‌ کش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند که‌ هر یکی‌ با دست‌ چپ‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد اصطلاحاً این‌ حالت‌  گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود.

در رقصهای‌ کردی‌ تمامی‌ رقصندگان‌ به‌ سر گروه‌ چشم‌ دوخته‌ و با ایجاد هماهنگی‌ خاصی‌ وحدت‌ و یکپارچگی‌ یک‌ قوم‌ ریشه‌ دار را به‌ تصویر می‌کشند برخی‌ رقصهای‌ کردی‌ دارای‌ ملودیهای‌ خاصی‌ بوده‌ و توسط‌ گروهی‌ از زنان‌ و مردان‌ اجرا می‌شوند و در برخی‌ از رقصها یکی‌ از رقصندگان‌ از دیگران‌ جدا شده‌ و در وسط‌ جمع‌ به‌ تنهایی‌ به‌ هنرنمایی‌ می‌پردازد و در این‌ حالت‌ معمولاً رقصنده‌ دو دستمال‌ رنگی‌ در دستها نگه‌ داشته‌ و با آنها بازی‌ می‌کند که‌ اصطلاحاً به‌ این‌ نوع‌ رقص‌ دو دستماله‌ می‌گویند و بیشتر در کرمانشاه‌ و مناطق کردنشین ترکیه مرسوم‌ است‌. نمایشها و رقصهای‌ کردی‌ را می‌توان‌ به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ ذیل‌ تقسیم‌ کرد:

 ۱- گه‌ ریان‌ ۲- پشت‌ پا ۳- هه‌ لگرتن‌ ۴- فه‌ تاح‌ پاشا ۵- لب‌ لان ‌۶- چه‌ پی‌ ۷- زه‌ زنگی‌ ۸- شه‌ لایی‌  ۹- سی‌ جار ۱۰- خان‌ امیری‌

 گه‌ریان‌:

گه‌ریان‌ در زبان‌ کردی‌ به‌ معنی‌ گشت‌ و گذار و راه‌ رفتن‌ بوده‌ و حرکات‌ مختص‌ این‌ رقص‌ نیز معنای‌ گشت‌ و گذار در ذهن‌ تداعی‌ می‌کند...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۸
درویش محمد خراباتی

خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست
از کجا می آید این آوای دوست...؟
گر زسیم است این صدای نازنین
خود چگونه می زند هیهای دوست ...؟
از چه چوبی آید این بیدادها
میکند عریان چرا سیمای دوست...

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۴۹
درویش محمد خراباتی

خداحافظ ای تار یحیای من

کمالی سه تارم,دف و نای من

دگرنیست مجنون که زاری کند

برای تو معشوق و لیلای من

کسی نیست لایق تر از من که تا

نوازد تو را تار عذرای من

برایم نفس بود امشب دریغ

جدا می شوم از تو شیدای من

قشنگی تو و از تو آن یافتم

به امید درمانم عیسای من

یتیم است زین پس بیات اصفهان

زمین مانده رنگ و نواهای من

تویی شاه سازان ایران زمین

هماورد تو دست بیضای من

نوایی ز تار آمد امشب به گوش

قلندر برفت امشب ای وای من

وداع با تو سخت است ای جان جان

خداحافظ ای تار یحیای من...

 

شعر از استاد صمد فغانی

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۲۳
درویش محمد خراباتی